loading...
دنیای داستانها
آخرین ارسال های انجمن
sahar بازدید : 151 سه شنبه 01 اسفند 1391 نظرات (5)

درسا:وای نه دختره نامزد داره...آستین:چی چی؟؟وقت تمام

درسا:آره،تازه نمی دووونه می خواد چی طوری بهش بگه؟؟دلم براش

خیلی می سوزه،چوون قرار بود 3 ماه دیگه باهم ازدواج کنن.

آستین(توی دلش):وای نه.من عاشق دختره بووودم.حالا به درسا چی

بگم؟؟اصلا چیزی برای گفتن دارم؟؟!!فکر کنم داماده همونی بود که

توی مراسم عروسیه(جیمز)دیده بودمش...

درسا:الوووووووووووووووو.با کی دارم حرف میزنم؟؟ابروچشم

-ببخشید،یدفعه حواسم پرت شد...خواهر جونم می تونم یه چیزی

بگم؟درسا:بگووووووووو.

-من فکر کنم نامزده دختر رو دیدم!....

درسا:چی؟واقعا؟چه طور آدمی بود؟

-نمی دونم.از دور دیدمش...

درسا:ااااه.من قراره برم خونه کار دارم.باید برم  کارای دانشگام مونده..

-برو بچه درس خون.منم با جیمز و.....بریم بیرون..

درسا:وااااای.ولی زود برگرد تا بیشتر در مورد این موضوع حرف بزنیم.

باشه.من رفتم،تا بعد خدافظ.درسا:خدافظبای بای

1ساعت بعد....

آستین:بجه ها(جیمز،تروی،ویلیام)بدبخت شدیم.

ویلیام:چی شده؟؟دختره حالش چه طوره؟؟مرده یا زندست؟؟

آستین:زندست.فقط دختره نامزد داشته...حالا چی کار کنیم؟؟

جیمز:من به دایی(دایی جیمز)مگم.تا یه کاری برامون بکنه.نباید

خانواده ی من با خانواده ی زینب چیزی بفهمن،وگرنه من بدبخت

می شم.زندگیم سیاه میشه....

آستین:من به درسا دروغ گفتم.گفتم قراره بریم بیرون...

ویلیام:مامان و بابای من قراره امشب از استرالیا بیان.تازه منم با

خودشون ببرن،چونکه خواهرم سرطان گرفته.نمی تونم اینجا

بمونم...

تروی:جیمز مردی.زنگ بزن دیگه....

جیمز:الو..الو دایی می خوام ببینمت.دایی:کجایی؟باز دسته گل آب

دادی؟جیمز:دسته گل آب دادیم.(منو ،تروی،ویلیام،آستین)

آستین:چرا منو قاطیه خودتون می کنید؟من بیگناهم.فقط دارم

مشکله شمارو حل می کنم.تازه من دختر رو دوستش دارم.اونم یه

عالمه...جیمز:دایی،می شه گفت آستین تقریبا بی گناهه..

جیمز:می شه بیای؟دایی به کمکت نیاز داریم..دایی:باشه.الان میام.

تیلور:آدام می خوام همین الان برم خونه خواهش می کنم.

آدام:انقدر اسرار نکن.

آوا:آدام یه دقیقه با بیرون.

آدام:باشه اومدم.

آوا:آدام یه خبر بد.آدام:چی شده؟

آوا:تیلور نباید بفهمه....ولی...




 




ارسال نظر برای این مطلب
این نظر توسط پریسا در تاریخ 1391/12/03 و 13:03 دقیقه ارسال شده است

سلام عالی بودددددددددددد

این نظر توسط Dorsa در تاریخ 1391/12/02 و 23:13 دقیقه ارسال شده است

سحر؟؟سوم راهنمایی و هنوز نمیدونی اصرارو با ص مینویسن؟؟شکلکشکلکخجالت بکش!!
ولی به غیر از غلط دیکتت خیلی باحال بود!!شکلکشکلک

این نظر توسط roya در تاریخ 1391/12/02 و 13:16 دقیقه ارسال شده است

واااااااااااو عالی بود دستت طلا ممنوننننننننننن عزیزمشکلکشکلک

این نظر توسط bff در تاریخ 1391/12/01 و 22:18 دقیقه ارسال شده است

سلام خیلی قشنگ بود...همه هستندجزمن..شرمنده برای قبلی ها نظرنذاشتمشکلک

این نظر توسط زي زي در تاریخ 1391/12/01 و 22:07 دقیقه ارسال شده است

شکلکواي بدادم برسين شوهرم به اون بدبخت تجاوزكرده من طلاق ميخوام مرسي عزيزم دستت بي بلاشکلکشکلک


کد امنیتی رفرش
درباره ما
Profile Pic
در این سایت فقط و فقط داستان اپ خواهد شد! داستان ها تو رو اپ کنید تا بچه ها بخونن! این سایت برای وبلاگ داستان های هالیوودی میباشد و مدير اين سايت آوا ست! براي خوندن داستان هاي من به داستانهاي هاليوودي بيايد! سعی کنید داستان هاتون بیشتر درباره هالیوودی ها باشه! هدف از تاسيس این وبلاگ اینکه همه به توانایی هایی های خودشون در زمینه نویسندگی پی ببرن! و به راحتی بتونید داستان ها خودتون رو به نمایش بگذارید! لطفا داستان هاتون رو اپ کنید!
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • نظرسنجی
    کدوم کاربر داستان های زیبا تری مینویسد!؟
    نظرتون درباره وبمون چیست؟
    آمار سایت
  • کل مطالب : 486
  • کل نظرات : 2624
  • افراد آنلاین : 2
  • تعداد اعضا : 84
  • آی پی امروز : 3
  • آی پی دیروز : 81
  • بازدید امروز : 5
  • باردید دیروز : 446
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 1,468
  • بازدید ماه : 451
  • بازدید سال : 19,939
  • بازدید کلی : 320,229
  • کدهای اختصاصی
    کسب درآمد از پاپ آپ